دايي سال اول تيمي كه با كرانچار در رتبه چهارمي بود را تحويل گرفت تا قهرمان كند كه يك پله هم پايين تر رفت

سايت گل – علي دايي طي ليگ هاي نهم و دهم و از دي ماه 88 تا 90 خرداد  به مدت يك فصل و نيم هدايت تيم پرسپوليس را بر عهده داشت كه دو بار به قهرماني جام حذفي رسيد اما در ليگ برتر به مقام پنجم رسيد.البته دايي سال اول تيمي كه  با كرانچار در رتبه چهارمي بود را تحويل گرفت تا قهرمان كند كه يك پله هم پايين تر رفت اما سال بعد خودش تيم را با هدف قهرماني بست اما بعد از سه برد متوالي كم كم به سراشيبي افتاد تا با باخت هاي متوالي در ليگ،مقام آخر گروه در مرحله مقدماتي ليگ قهرمانان دوباره با قهرماني در جام حذفي پاياني نسبتا خوش در پرسپوليس به لحاظ عملكرد و آمار داشته باشد.

اما دايي در دوران حضورش در پرسپوليس دوران پرافت و خيز و پر از اتفاق هاي كوچك و بزرگ  داشت كه شايد بتوان  به چند تا از برجسته ترينهايش اشاره اي مختصر  كرد.

 

1)دايي روز 8 دي ماه 1388 به سرمربيگري  پرسپوليس رسيد.در اولين روز حضور دايي در تمرين پرسپوليس  و در ورزشگاه شركت واحد محمود خوردبين در محل تمرين حاضر نشد اما دايي در حضور بازيكنان گفت:«هر كس مي خواهد بيايد،هر كس هم نمي خواهد برود.»بعد از آن اما خوردبين با دايي روابط حسنه اي پيدا كرد  و در سمت سرپرست تيم باقي ماند.خوردبين طي دو سال اخير از حاميان ويژه دايي بوده و هر بار كه بحث انتخاب سرمربي پرسپوليس داغ شده به شدت از دايي حمايت كرده است.

2)علي دايي در اولين اقدام خود در سرمربيگري پرسپوليس اعلام كرد عابدزاده را نمي خواهد.البته دايي اعلام كرد مشكلي با عابدزاده ندارد اما نمي تواند با او كار كند.اين اقدام دايي با واكنش برخي از دوستدارن عابدزاده  و پرسپوليسي هاي متعصب همراه شد اما چون دايي در ابتداي راه بود مطبوعات زياد به پر و پاي او نپيچيدند.عابدزاده هم مصاحبه هاي تندي عليه دايي انجام داد كه با وامكنش خاصي از سوي او همراه نبود.

3)حركت بعدي دايي براي برخي پرسپوليسي ها به سختي قابل هضم بود.او به عنوان جانشين عابدزاده و براي تمرين دروازه بان هاي تيم يك مربي استقلالي را به پرسپوليس آورد تا در اين راه بدعت گذار باشد!ورود محمد علي يحيوي به كادر فني پرسپوليس با واكنش هاي زيادي  به خصوص از سوي پيشكسوتان پرسپوليس مواجه شد اما كاشاني از تصميم دايي حمايت كرد تا يحيوي در كادر فني باقي بماند.البته در اواخر دوره حضور دايي در پرسپوليس مسائلي بين يحيوي و برخي بازيكنان به وجود آمد تا دايي در راه آهن از او استفاده نكند.

4)علي دايي در اردوي پيش فصل پرسپوليس در آلمان به خاطر اتفاقي كه هيچ كس نفهميد جزئياتش چه بوده شيث رضايي و عليرضا حقيقي را از تيم اخراج كرد كه حقيقي خيلي زود و در همان آلمان  از دايي معذرت خواهي كرد اما كار شيث به باشگاه كشيد تا او هم با وساطت كاشاني به تيم برگردد.

 


5)در بحران نتيجه نگرفتن دايي در پرسپوليس او با ليدرهاي باشگاه كه برخي شان از باشگاه و حبيب كاشاني حقوق مي گرفتند به مشكل اساسي خورد تا جايي كه بعد از تشنج روي سكوها كار به دعواي فيزيكي كشيد  و دايي در مقابل ساختمان  باشگاه با يكي از ليدرها درگيري فيزيكي پيدا كرد.بعد از آن هم ليدرها در بازي با صبا كه به شكست 1-4 پرسپوليس انجاميد براي دايي بيانيه خواندند و رسما اعلام كردند از او حمايت نخواهند كرد.اين مساله و ادامه حمايت كاشاني از ليدرها  دامنه اختلافات دايي – كاشاني را گسترده تر كرد.

6)شيث رضايي كه در دوران بازيگري دايي هم يك بار با او به مشكل برخورده بود در بازي با صبا  كه منجر به باخت 4-1 تيمش شد بازوبند كاپيتاني را تا مچ خود پايين آورد.بعد از اين بازي هم از قول يكي دو بازيكن صبا شنيده شد شيث يكي از بازيكناني بوده كه در مخالفت با دايي  باعث اين باخت سنگين شده تا دايي  بعد از چند  باخت  و نتيجه بد اخراج شود.ظاهرا يكي از بازيكنان صبا حرف هاي شيث با يكي از همبازيانش در اين خصوص را شنيده بوده و همين حرف ها به علاوه تماس سهراب بختياري زاده با دايي و البته حركت زشتي كه شيث انجام داد زمينه ساز اخراج او شد.

7)علي دايي بعد از رفتار ناشايست   شيث رضايي با هواداران پرسپوليس و شايد بازي ضعيف او كه با پاس رو به عقبش زمينه ساز شكست ديگري براي پرسپوليس  در بازي هاي تداركاتي تورنمت دوبي شد  اين بازيكن رابراي سومين بار از تيم اخراج كرد تاثابت كند آبش با اين بازيكن در يك جوي نمي رود.بعد از اين اخراج ،شيث عليه دايي مصاحبه كرد و كم كم كار بالا گرفت تا جايي كه شيث از دايي شكايت كرد و دعواي اين دو نفر وارد فاز دادگاهي و خارج از فوتبال شد.

8)علي دايي براي اينكه بخواهد بازوبند كاپيتاني را از شيث بگيرد يك سناريوي جالب طراحي كرد و براي انتخاب كاپيتان اول تا سوم تيم انتخابات گذاشت تا براي انتخاب كاپيتان پرسپوليس از بازيكن اميد تيم  گرفته تا يحيوي استقلالي نظر دهند.البته علي دايي خيلي زود موضع خود را اعلام كرد  و گفت دوست دارد سپهر حيدري كاپيتان تيمش باشد تا برخي از بازيكنان به تبع اين تصميم به سپهر راي بدهند و اين بازيكن بازوبند را تحويل بگيرد.

9) پنج باخت متوالي در اواخر نيم فصل اول ليگ يازدهم  كاري كرد تا فشارها روي علي دايي زياد شود اما حبيب كاشاني او را بركنار نمي كرد  تا خود دايي شخصا تصميم به استعفا بگيرد.دايي در ۲۸تاريخ  آذر ۱۳۸۹ ازسرمربيگري پرسپوليس  استعفا داد اما حبیب کاشانی و کادر فنی و بازیکنان با استعفای او موافقت نکردند و با پافشاری فراوان و رفتن دسته جمعی به خانه‌ وی از او درخواست بازگشت کردند. علی دایی هم پذیرفت و روز بعد به تمرین‌ پرسپولیس بازگشت.

 

10)در حالي كه كم كم دامنه اختلاف دايي و كاشاني بالا گرفته بود  پرسپوليس در ورزشگاه تختي با گل دقيقه 80 آرفي سايپا را شكست داد تا بعد از 5 باخت متوالي و بي سابقه بالاخره از بحران بيرون بيايد.نكته جالب البته آنجا بود كه به خاطر تنش دايي با ليدرها در اين بازي روي سكوها، تنش هاي زيادي ديده شد و دودستگي هواداران مشهود بود.البته بعدا شايعه شد علي دايي براي تنها نبودن در اين بازي تعدادي از همشهريانش را از اردبيل به تهران فراخوانده تا مقابل ليدرها بايستند و از او و تيمش حمايت كنند كه البته دايي اين شايعات را رد كرد.بعد از اين برد دايي به سكوهايي كه از او حمايت كرده بودند تعظيم كرد؛كاري كه تا آن موقع انجامش نداده بود.

11)ظاهرا بين علي دايي و كريم باقري رابطه مسالمت آميز و خوبي برقرار بود اما دايي  با نيمكت نشين كردن باقري زمينه خداحافظي بي سر و صداي كريم از فوتبال را فراهم كرد.قبل از بازي پرسپوليس مقابل داماش در جام حذفي به يكباره باقري از تيم جدا شد و ديگر در تمرينات شركت نكرد.قبل از اين بازي دايي در چند بازي از باقري خيلي كم استفاده كرد اما بعد از جدايي بي سر و صداي باقري نه خود اين بازيكن حاضر شد صحبتي در اين خصوص كند نه دايي توضيح قانع كننده اي داشت.البته در جشن قهرماني پرسپوليس در جام حذفي كريم باقري به تيم برگشت آن هم براي بالا بردن جام در تيمي كه هيچ چهره نامداري نداشت!

12)دايي در اولين تجربه  خود به عنوان سرمربي  و در دربي پايتخت به لطف شوت تماشايي كريم باقري برنده شد و اولين برد دربي بعد از شش تساوي رقم خود اما شكست در دو دربي رفت و برگشت فصل دهم آن هم مقابل پرويز مظلومي لكه تاريكي است بر كارنامه مربيگري او در پرسپوليس.البته در رقم خوردن  اين دو باخت  و اين آمار تلخ اشتباهات داوري هم  تاثير زيادي داشت.

13)دايي در ابتداي ليگ دهم محسن خليلي را نخواست تا آقاي گل محبوب پرسپوليس كه بعد از بازگشت از مصدوميتي سنگين بازگشتي اميدوار كننده به ميادين داشت و در مسابقات مختلف يازده گل هم زد با ناراحتي از پرسپوليس جدا شود .خليلي  بعدا گفت  كه چقدر از دايي به خاطر اين حركتش ناراحت شده است چون احساس مي كرده با او رفيق بوده و از زمان حضئور در سايپا رابطه اي صميمي با هم داشته اند.

14)دايي در ابتداي ليگ دهم   و در زمان بستن تيم اعلام كرد نيازي به وحيد هاشميان ندارد اما مشخص نشد در نيم فصل  دوم چطور راضي به استفاده از او شد.البته در اين خصوص نقش كاشاني هم پررنگ بود  آن هم در دوره اي كه هنوز ميانه دايي و كاشاني شكراب نشده بود.

15)رسايي معاون اجرايي كاشاني با دايي به شدت مشكل داشت  و يكي از دلايل بالاگرفتن اختلافات دايي و كاشاني اين مدير بازنشسته آموزش و پروش  بود.رسايي كه يك بار در اردوي دوبي  توسط دايي  از رختكن تيم اخراج شده بود در آخرين روزهاي حضور دايي  در پرسپوليس ماساژور تيم فرزاد محلوجي كه يكي از دوستان نزديك دايي بود را از محل تمرين  اخراج كرد كه اين مساله باعث عصبانيت شديد دايي شد و خشم او را برانگيخت.

16)يك ماه پاياني حضور دايي در پرسپوليس با تنش علني و عجيب او با حبيب كاشاني توام شد.هر چند دايي ابتدا در حرف هايش به صورت غير مستقيم از كارشكني هاي كاشاني و اطرافيانش عليه او مي گفت اما در آخرين روزهاي حضور در پرسپوليس و قبل از فينال جام جذفي مقابل ملوان علنا با كاشاني درافتاد  و در مصاحبه هايش اعلام كرد با او  و اطرافيانش  به شدت مشكل دارد.حتي دايي از كارشكني هاي كاشاني و اطرافيانش عليه خود گفت و اينكه چون كاشاني مي دانسته پرسپوليس در بازي نيمه نهايي جام حذفي قادر به شكست سپاهان نيست پاداش ويژه اي براي پيروزي در اين بازي در نظر گرفته است.

17)به دنبال مشكلات دايي  با مديريت باشگاه پرسپوليس ، او در جشن قهرماني سرخ ها كه در انزلي برگزار شد اصلا دوست نداشت براي دريافت مدال خود به روي استيج برود  و سرانجام بعد از خواهش اطرافيانش و وساطت حسين عبدي با كلي تاخير روي استيج رفت  و خيلي زود از آن سوي سكوها پايين آمد  تا با كاشاني و اطرافيانش مواجه نشود.دايي در حالي در جشن شركت نكرد  كه برخي   اعضاي متفرقه باشگاه و اطرافيان كاشاني  هم مدال گرفتند و با جام قهرماني عكس يادگاري انداختند !مساله اي كه باز هم منجر به اعتراض دايي و حمله به كاشاني در مصاحخبه هايش شد.

18)با وجود اختلاف علني و دعواي رسانه اي دايي و كاشاني كه البته با سكوت ظاهري  كاشاني حداقل در رسانه ها همراه بود  در ميان شگفتي همه دايي بين گزينه هاي سرمربيگري پرسپوليس  براي شروع ليگ يازدهم قرار گرفت و در ميان شگفتي بيشتر با نظر كميته فني گزينه اصلح شناخته شد.با اين حال كاشاني براي فرار از همكاري دوباره با دايي اعلام كرد دايي فقط 48 ساعت فرصت دارد اعلام كند مي تواند زير نظر مديرعامل باشگاه كار كند و اگر اين شرط را پذيرفت مي تواند برنامه اش را تحويل باشگاه دهد .با اين حال  دايي كه خودش در سفر خارجي بسر مي برد  در واپسين دقايق  مهلتش و در ساعات بامدادي برنامه اش را از طريق وكيل خود  به باشگاه پرسپوليس برد  كه البته در ميان شگفتي همه با در بسته روبرو نشد.با اين حال كاشاني به دايي ركب زد و  با برداشت از اينكه دايي در برنامه اش  نپذيرفته كه زير نظر كاشاني كار كند و آن شرط اصلي را نپذيرفته با فرمول عجيب كميته فني،  حميد استيلي جاي دايي را گرفت و سرمربي پرسپوليس شد!

تكمله:دايي بعد از ترك پرسپوليس هم تنش هايي با اين تيم و مديرانش داشت.او بعد از برد 3-4 پرسپوليس در بازي برگشت ليگ يازدهم خوشحالي عجيبي از خود نشان داد و با گفتن اينكه خدا به او عزت داده تا تيمش بالاتر از پرسپوليس در جدول قرار بگيرد خشم برخي هواداران پرسپوليس را برانگيخت.همچنين دايي به خاطر مطالبات 300 ميليون توماني اش  از  زمان مديريت كاشاني وقتي ديد به جايي نمي رسد مجبور به شكايت ازباشگاه  پرسپوليس شد  و اين شكايت باعث شد تا او با رويانيان به خاطر اختلاف ميزان بدهي وارد دعواي رسانه اي شود.اتفاقي كه باعث  شد رابطه دايي با اين مدير باشگاه پرسپوليس هم تيره شود اما مدتي بعد  رويانيان خودش و همه اهالي فوتبال را شگفت زده كرد و با هزار تقلا  و خواهش دايي را براي هدايت پرسپوليس به تيمش آورد و بعد از موفقيت اعلام كرد به خاطر خوشحالي پيشكسوتان و هواداران از اين انتخاب از كاري كه كرده راضي است و خستگي از تنش در رفته است!